ثانیه به ثانیه گذشت
و من هرگز نخواستم از تو، از نبودن تو چیزی را فاش کنم،...
سعی کردم که نگذارم از پنجره چشمانم نمایان شوی،
همیشه نبودنت را در خودم حبس کردم
مگر گاهی که هوا ابری میشد و پنجره بارانی...
ثانیه به ثانیه گذشت
و من هرگز نخواستم از تو، از نبودن تو چیزی را فاش کنم،...
سعی کردم که نگذارم از پنجره چشمانم نمایان شوی،
همیشه نبودنت را در خودم حبس کردم
مگر گاهی که هوا ابری میشد و پنجره بارانی...
هرگاه دعایت مستجاب نشد
گوشه ای بنشین
و یک دلِ سیر گریه کن
شاید لازم باشد
در لابه لای گریه هایت بگویی
اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعاء
خداوندا ببخش برای من
گناهانی را که مانع اجابت دعایم می شوند
خداوندا
بلندای دعایت را
عطایم کن
تو ای معشوقه ی عالم
از این پس
عاشقی را پیشه ام فرما
خدایا
راستش من آدمیزادم
گاه گاهی گر گناهی میکنم طغیان مپندارش
کریما من گنه کارم
تو بخشنده
بگو آیا امید بخششم بی جاست؟!
خودت گفتی بخوان
میخوانمت اینک
مرا دریاب
به چشمانی که می جوید تو را
نوری عنایت کن
دو دست خالی ام را
رحمتی دیگر عطا فرما