تقویم اشک 8

روز هشتم:

امام حسین(علیه السلام) مردی از یاران خود به نام عمرو بن قرظه انصاری را نزد عمربن سعد فرستاد و از او خواست که شب هنگام در فاصله ی دوسپاه باهم ملاقاتی داشته باشند عمربن سعد نیز پذیرفت ابتدا امام حسین آغاز سخن کرده و سعی کردند عمرسعد را از کارش پشیمان کنند حضرت هنگامیکه مشاهده کردند عمربن سعد از تصمیم خود باز می گردد از جای برخاستند در حالیکه می فرمودند:

"تو را چه می شود؟ بدان خداوند جانت را آسان می گیرد و تو را در قیامت می آمرزد. به خدا سوگند! من میدانم که از گندم ری نخواهی خورد..."

عمربن سعد با تمسخر گفت:"جو ما را بس است".

پس از این ماجرا عمربن سعد نامه ای به عبیدالله بن زیاد نوشت و ضمن آن به وی پیشنهاد کرد که امام حسین(علیه السلام) را رهاکنند.

عبیدالله در حضور یاران خود نامه ی ابن سعد را خواند شمربن ذی الجوشن سخت برآشفت و نگذاشت عبیدالله با پیشنهاد عمربن سعد موافقت کند.


 

۱۷ شهریور ۹۸ ، ۰۰:۳۵ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
منتظر ...

تقویم اشک 7

روز هفتم:

در این روز(روز هفتم) عبیدالله بن زیاد نامه ای به نزد عمربن سعد فرستاده و به او دستور داد تا با سپاهیان خود بین امام حسین(علیه السلام) و اصحابش با آب فرات فاصله ای ایجاد کنند و اجازه ی نوشیدن حتی قطره ای آب را به آنها ندهند.

عمربن سعد نیز فوراَََ عمربن حجاج را با تعداد زیادی از سواران در کنار فرات مستقر کرد و مانع دسترسی امام حسین و یارانش به آب شد و این رفتار غیرانسانی سه روز قبل از شهادت امام حسین(علیه السلام) صورت گرفت.

از این روز به بعد بود که مصائب صدچندان شد و حضور در کربلا به خانواده ی رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) سخت و طاقت فرسا گردید.



 

۱۶ شهریور ۹۸ ، ۰۰:۳۲ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
منتظر ...

تقویم اشک 6

روز ششم:

در این روز عبیدالله بن زیاد نامه ای برای عمربن سعد فرستادکه:

"من از نظر نیروی نظامی تو را تجهیز کرده ام. توجه داشته باش که هر روز گزارش کار تو را برای من می فرستند."

همچنین در این روز حبیب بن مظاهر اسدی به امام حسین عرض کرد:

"یابن رسول الله! در این نزدیکی طائفه ای از بنی اسد سکونت دارند که اگر اجازه دهی به نزد آنها رفته و آنها را به سوی شما دعوت می نمایم."

امام اجازه دادند و حبیب نزد آنها رفته و آنها را به سوی امام دعوت کرد. مردان قبیله که تعدادشان به۹۰ نفر می رسید برخاستند و برای یاری امام حرکت کردند. در این میان مردی مخفیانه عمر بن سعد را آگاه نمود و عمر بن سعد مردی به نام ارزق را با ۴۰۰ سوار به سوی ایشان فرستاد.

آنان در میان راه بایکدیگر درگیر شدند در حالیکه فاصله ی چندانی با امام نداشتد. هنگامی که یاران بنی اسد دانستند تاب مقاومت ندارند در تاریکی شب پراکنده شدند و به قبیله ی خود بازگشتند و شبانه از محل خود کوچ کردندکه مبادا عمر بن سعد برآنان بتازد.

حبیب بن مظاهر به خدمت امام آمد و جریان را بازگو کرد و امام فرمودند: "لاحول و لاقوة الا بالله".


 

۱۵ شهریور ۹۸ ، ۰۰:۲۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
منتظر ...

تقویم اشک 5

روز پنجم:

در این روز (روز پنجم) که مطابق با روز یکشنبه بوده است، عبیدالله بن زیاد شخصی به نام "شبث بن ربعی" را به همراه یک هزار نفر به طرف کربلا گسیل داد.

همچنین در این روز دستور داد تا شخصی به نام "زجر بن قیس" بر سر راه کربلا بایستد و هرکسی که قصد یاری به امام حسین را داشته و بخواهد به سپاه امام ملحق شود را به قتل برساند. همراهان این مرد ۵۰۰ نفر بودند.

در این روز با توجه به تمام محدودیت هایی که برای نپیوستن کسی به سپاه امام صورت گرفت مردی به نام "عامر بن ابی سلامه" خود را به امام حسین(علیه السلام) و سرزمین کربلا رساند.



 

۱۴ شهریور ۹۸ ، ۰۰:۲۸ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
منتظر ...

تقویم اشک 4

روز چهارم:

در روز چهارم محرم عبیدالله بن زیاد مردم کوفه را در مسجد جمع کرده و سخنرانی کرد و ضمن آن مردم را برای شرکت در جنگ با امام حسین(علیه السلام) تشویق و ترغیب نمود.

به دنبال آن ۱۵ هزار نفر در قالب ۵ گروه که عبارت بودند از:

شمر بن ذی الجوشن با ۴هزار نفر، یزید بن رکاب کلبی با ۲هزار نفر، حصین بن نمیر با  ۴هزار نفر، مضایر بن رهینه مازنی با ۳هزار نفر و نصر بن حرث با ۲هزار نفر به سپاه عمر بن سعد که جمعا به همراه سپاه ۴هزار نفری عمر بن سعد به نوزده هزار می رسیدند.

به هم پیوستن نیروهای فوق از این روز تا روز عاشورا بوده است.

فتوای شریح قاضی به قتل امام حسین نیز در این روز اتفاق افتاد.


 

۱۳ شهریور ۹۸ ، ۰۰:۲۶ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
منتظر ...

تقویم اشک 3

روز سوم:

عمربن سعد یک روز بعد از ورود امام حسین(علیه السلام) به سرزمین کربلا یعنی در روز سوم محرم با ۴۰۰۰ سپاهی از اهل کوفه وارد کربلا شد.

امام حسین قسمتی از زمین کربلا که قبر مطهرش در آن واقع میشد را از اهالی نینوا و غاضریه به۶۰۰۰۰ درهم خریداری کرد و با آنها شرط کرد که مردم را برای زیارت راهنمایی نموده و زوّار او را تا سه روز میهمان کنند.

در این روز عمر بن سعد مردی به نام "کثیر بن عبدالله" که مردی گستاخ بود را نزد امام حسین فرستاد تا پیغام او را به حضرت برساند.

کثیر بن عبدالله به عمر بن سعد گفت: "اگر بخواهید در همین ملاقات حسین را به قتل می رسانم" ولی عمر نپذیرفت و گفت: "فعلا چنین قصدی نداریم."



 

۱۲ شهریور ۹۸ ، ۰۰:۲۲ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
منتظر ...

ماه محرم

 

پرسیدم از هلال چرا قامتت خم است؟

آهی کشید و گفت که ماه محرم است!

۱۱ شهریور ۹۸ ، ۰۹:۴۳ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
منتظر ...

تقویم اشک 2

روز دوم:

کاروان امام حسین(علیه السلام) در روز پنجشنبه دوم محرم الحرام سال۶۱ هجری به کربلا وارد شدند.

در این روز "حربن یزید ریاحی" ضمن نامه ای عبیدالله بن زیاد را از ورود امام حسین به کربلا آگاه نمود در این روز امام حسین به اهل کوفه نامه ای نوشت و گروهی از بزرگان کوفه که مورد اعتماد حضرت بودند را از حضور خود در کربلا آگاه کرد.

حضرت نامه را به "قیس بن مسهّر" دادند تا عازرم کوفه شود اما ستمگران پلید این سفیر جوانمرد امام حسین را دستگیر کرده و به شهادت رساندند.

زمانی که خبر شهادت قیس به امام حسین(علیه السلام) رسید حضرت گریستند و اشک بر گونه ی مبارکشان جاری شد.


 

۱۱ شهریور ۹۸ ، ۰۰:۰۵ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
منتظر ...

تقویم اشک 1

روز یکم:

امام حسین(علیه السلام) قبل از رسیدن به سرزمین کربلا، با حرّ بن یزید ریاحی در منطقه ی "ذو حسم" ملاقات میکند.

لشکر عبیدالله بن زیاد به فرماندهی حرّ مانع از پیشروی امام به سوی کوفه میشود و ایشان را به سوی کربلا هدایت میکند.

حرّ همراه امام می ماند حتی نماز را هم پشت سر امام میخواند حر مامور بود تا با امام برخورد تند داشته باشد ولی با امام مدارا میکند.

اما عبیدالله به حر نامه می نویسد که به امام سخت بگیرد. حر هم طبق فرمان، راه را بر امام حسین(علیه السلام) و یارانش بست و آنها را به سمت منطقه ی خشک و بی آب و علفی به نام کربلا برد.

 

۱۰ شهریور ۹۸ ، ۰۰:۰۱ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
منتظر ...

عطر پیراهنش

 

دوستت دارم...

شاید فقط همین لحظه را برای 

گفتنش داشته باشم

کسی چه میداند.

تا فردا چه خواهد شد!!!

 

پی نوشت:

#عطر_خوش_پیراهنش_را_دوست_دارم.

۰۷ شهریور ۹۸ ، ۱۱:۵۷ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
منتظر ...