روز نهم:

شمر که با قصد جنگ وارد کربلا شده بود از عبیدالله امان نامه ای برای خواهرزادگان خود از جمله عباس (علیه السلام) گرفته بود.

شمر نزدیک خیام امام حسین(علیه السلام) آمد و عباس، عبدالله، جعفر، عثمان(فرزندان امام علی(علیه السلام) که مادرشان ام البنین بود) را طلبید.

شمر گفت:"از عبیدالله برایتان امان گرفته ام."

آن ها همگی گفتند:"خدا تو و امان تو را لعنت کند ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر امان نداشته باشد."

در این روز، اعلان جنگ شد....

امام حسین(علیه السلام) به حضرت عباس فرمودند:"اگر میتوانی آنها را متقاعد کن جنگ را تا فردا به تاخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند."

عمربن سعد متقاعد شد و گفت: "ما به شما تا فردا مهلت میدهیم اگر تسلیم شدید شما را به عبیدالله می سپاریم و گرنه دست از شما برنخواهیم داشت."